سپهر پورشيرازيسپهر پورشيرازي، تا این لحظه: 13 سال و 21 روز سن داره

سپهره آسموني

و من مادر شدم

/١٠ مادر و پدرم تصميم گرفتند صاحب فرزندي شوند: سپهره ماماني تو به خاطره خواسته خداوعلاقه شديد من به نيني و مامان بودن من به دنيا اومدي.  وقتي فهميدم باردارم كه هنوز تو  بودنت توي اين دنيا ١٤روز نميگذشت. وقتي فهميدم اومدي ديگه تمام فكرم شده بود از چه كتابي و از كجا بايد براي بودنه تو اطلاعات جمع كنم،   لحظه به لحظه در حاله سرچ تو اينترنت بودم كه ببينم تو در هر لحظه چه شكلي هستي و چه چيزايي داري، مامانكم من براي تو خيلي كتاب خوندم مامانكم ،يعني روزي ميرسه كه من تو رو بغل كنم خدايا صد هزار مرتبه شكر
5 مرداد 1389

يواش يواش داره اومدنت نزديك ميشه

٨٩/ ١٢/٢٧ م...خدا جونم   ميخواهم ليست وسايلي رو كه بايد ببرم بيمارستان را بنويسم آخه من دارم يه مامانه واقعي ميشم......   سپهر با اومدنش ،به من مزه مادر شدن را چشاند....   . خيلي هيجان دارم ،خيلي. هيجان عيد،هيجان اومدن سپهر،هيجان اومدن ياسي،هيجان خريد هاي عيدو.....   هنوز نميدونم كي قراره بياي يا چه طوري به دنيات بيارم،فقط ميدونم دلم ميخواد روزه تولده خودم به دنيا بياي واز طبيعي به دنيا آوردنت خيلي ميترسم...😬😬😬😬😬 ليست وساياي بيمارستان: ١.زير پوش زير دگمه دار ٢.دستكش كوچولو ٣.پتو كوچولو سبزت ٤.diper ٥.آبنبات ٦.قرآن ٧.روسري ٨.كيسه فريزر ٩.دفتر خاطرات ١٠.بشقاب و ليوان يكبارمصرف براي همرا...
12 ارديبهشت 1389