و من مادر شدم
/١٠
مادر و پدرم تصميم گرفتند صاحب فرزندي شوند: سپهره ماماني تو به خاطره خواسته خداوعلاقه شديد من به نيني و مامان بودن من به دنيا اومدي.
وقتي فهميدم باردارم كه هنوز تو بودنت توي اين دنيا ١٤روز نميگذشت.
وقتي فهميدم اومدي ديگه تمام فكرم شده بود از چه كتابي و از كجا بايد براي بودنه تو اطلاعات جمع كنم،
لحظه به لحظه در حاله سرچ تو اينترنت بودم كه ببينم تو در هر لحظه چه شكلي هستي و چه چيزايي داري،
مامانكم من براي تو خيلي كتاب خوندم مامانكم ،يعني روزي ميرسه كه من تو رو بغل كنم
خدايا صد هزار مرتبه شكر
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی