سپهر پورشيرازيسپهر پورشيرازي، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره

سپهره آسموني

من مامان دارم

٩٢/٦/٦  تو به دوستت كه داشت ميگفت من دوتا داداش دارم گفتي،من مامان دارم.  اي خدا چقد شيريني.  تو به من ميگي مامان سالت بزن ،هرچقدر دلت ميخواد سالت بژن.  ماماني تو داري با من حرف ميزني، واي كه چقدر آدم شدنت لذت بخش است. چند روز پيش از گل باغچه ي تو پارك گل برداشتي و بهش گفتي،بيا با من سر بخور.  با بابايي آواز ميخونييي چقدر زيبا ميخوني.
7 شهريور 1392

جيغ هاي تورو

٩٢/٦/٤ ماماني،اين روزا خيلي درگيرتم باهات، افتادي رو لج بازي و جيغ ، خيلي سخت ميشه باهات كنار اومد.  شبا با ددي،ميريم پارك نهج البلاغه،تو شن بازي ميكني.  خيلي خوبه،از خدا برا اين روزاي خوب ممنونم.
4 شهريور 1392

نوره چشمم

👦👦👦👦👦👦👦     ٩٢/٥/٣١ عزيزم نوره چشمم شيرينم باهوشم از كدوم از شيرين كاريات برات بگم ،كه هزارتاست به كلاغ ميگي كلابه . هنوز دستاتو به همون تندي حركت ميدي. جيغ ميكشي و جيغ ميكشي. بهونه ميگيري و بهونه ميگيري،ولي من به همون شدت دوست دارررم.   هفته پيش اصفهان بودم،براي ديدن مامان جون بابا جون رفته بودم. تو باباجون رو خيلي دوست داري،تا باباجون رو ديدي،كلي ذوق كردي و سر سري كردي، تو خيلي خيلي بصورت غيرقابل توصيفي،ناراحتي كردي. و منو خسته كردي،من براي تو يه دنيا صبوري كردم،ولي فايده نداشت كه نداشت. خلاصه مسافرت خوبي نبود.     ...
31 مرداد 1392

سپهر الاغ سواري كرد

٩٢/٥/٥ سپهر جونم،اين چند وقته اتفاقاي زيادي براي منو تو افتاده مامان جون ،باباجون از تهران رفتن منو تو ديگه كلاس يوگا نرفتيم چرا كه تو پات مو ور داشتو نميتونستي بري،كلاس يوگا. پات تا مرزه شكستگي رفت و من خيلي نگراني كشيدم امروز به تو خيلي خوش گذشت،تو اسب سواري كردي،اونم يه مسيره خيلي طولاني رو،البته تمام راه ددي،دستتو گرفته بود. تو قاز ديدي،مرغ و خروس ديدي و يه عالمه براش ذوق كردي
5 مرداد 1392

شيرينم

٩٢/٤/٢١ ماماني،اين روزا تو از هميشه شيرين تري،از هميشه، تا دعوات ميكنم،ميگي فرند فرند(دوست) ميگم از سرپائيني توي پارك ،تند نرو ميگي،فست. برا خودت آواز پرنده بالش شكسته ،ميخوني. اين تابستون،با اين كه به مهدت عادت كرده بودي،ديگه نزاشتمت مهد. دلم نميومد،دوست داشتم،بيشتر باهم باشيم. اين روزا مرتب در حاله جستجوي بازي هستم برات. مثلا امروز برات وسايل هاي مختلف كه جنساشون با هم فرق كنه،آوردم؛مثله آبكشه فلزي/شيشه/،پلاستيك/مقوا/پارچه و بهت قاشق دادم و گفتم بزن روشون. اين جوري تو با تفاوته اين جنسا بهتر آشنا ميشي.
21 تير 1392

يوگاي مادرو كودك

٩٢/٤/٢٠ امروز سپهرو بردم،به كلاس يوگا،كلاسه يوگاي مادر و كودك ارديبهشت،خيلي خيلي خوب بود سرسره شديم اسم بازي تاب بازي پرش پاهامون همديگرو بوس كنن و خداحافظي كنن الاكلنك درخت و پرنده قطار خلاصه كلي كيف كرديم
20 تير 1392

كلاس يوگاي مادر و كودك ارديبهشت

امروز سپهرو بردم،به كلاس يوگا،كلاسه يوگاي مادر و كودك ارديبهشت،خيلي خيلي خوب بود سرسره شديم اسم بازي تاب بازي پرش پاهامون همديگرو بوس كنن و خداحافظي كنن الاكلنك درخت و پرنده قطار خلاصه كلي كيف كرديم
18 تير 1392