سپهر الاغ سواري كرد
٩٢/٥/٥ سپهر جونم،اين چند وقته اتفاقاي زيادي براي منو تو افتاده مامان جون ،باباجون از تهران رفتن منو تو ديگه كلاس يوگا نرفتيم چرا كه تو پات مو ور داشتو نميتونستي بري،كلاس يوگا. پات تا مرزه شكستگي رفت و من خيلي نگراني كشيدم امروز به تو خيلي خوش گذشت،تو اسب سواري كردي،اونم يه مسيره خيلي طولاني رو،البته تمام راه ددي،دستتو گرفته بود. تو قاز ديدي،مرغ و خروس ديدي و يه عالمه براش ذوق كردي