کلاس مادر و کودک 2 تا 3 ساله تو

جلسه5

طبق معموله هر جلسه،شعر ها تكراري بود ولي كاره هر جلسه جديد

اندازه ي يك مشت بهمون گل دادن،گفتن باهاش بازي كنيم.

بعد،گفتن با گل يه دايره روي ميز درست كنيم. دايره درست كرديم بعد بهمون،يه قالب دادن،كه گرد بود

،يه دايره كامل از گل در آورديم.

بعد بهمون يه تنگ ماهي كاغذي دادن گفتن گل رو بزاريم روش بزاريم .

بعد رنگ آبي بهمون دادن گفتن همه گل رو آبي كنيم.

بعد يه قالب ماهي دادن ،اندازه ماهي از گل آبيمون،ماهي در آورديم.

و در آخر يه تنگ داشتيم با يه ماهي.

گذاشتيم كار دستيمون رو پيش خاله سپيده تا خشك بشه.

تو تمامه دستت رو آبي رنگ كردي،تمامه دستت رو با قلمو آبي رنگ كردي.

اين بود،اين كلاسه تو.

جلسه ٤ك

لاسه مادرو كودك منو سپهر:

اول برات بگم كه تو اصلا شبيه جلسه قبل بد اخلاقي نكردي و گل بودي

اوله كلاس مثله جلاسات قبل، ورزش كرديم با اين شعر من دو دست دارم ،هر دو توانايت ،يكي سمته چپ،يكي سمته راست من دو پا دارم هر دو تواناست من دو چشم دارم هر دو تا بيناست من دو گوش دارم هر دو شنواست.

و بعد خودتون با چنگال سيب زميني سرخ كرده خورديد.

بعد،خاله با ميز براتون تونل درست ميكرد و ميگفتن از سرسره ،سر بخوريد و بعد بريد تو تونل.

و بعدش دوباره از سرسره وبعد از روي ميز ها راه بريد ،بپريد بغله مامان.

بعد با كاغذ و چسب،بشقاب پلاستيكي،كفش دوزك درست كرديد.

تو خيلي خوب بودي

جلسه ٦:

باز هم شعر ها همون شعر ها،

و كار دستي متفاوت: مقواي دستمال توالت ها رو باهاش قالب گل وستاره درست كرده بودن،بعد به بچه ها يه عالمه رنگ دادن،گفتن بچه ها با قالب هاي متفاوت ،بزنن رو كاغذاشون. يه عالمه رنگ بازي كردي تو طبق معمول

 جلسه 5

 كلاسه مادرو كودك سپهر

آشنايي با صبحانه خوردن:

اول كلاس شعره كدو كدو اينوره كدو بالاي كدو،پائينه كدو دوره كدو رو به عنوان ورزش بازي كرديم.

و دوباره ماگليم ما سنبليم بازي كرديم

كه فقط تو توي كلاس با اين دو تا شعر به صورته كامل همكاري ميكني.

و ميگي صداي گرگ در بياريم و صداي ببعي.

بعد به كتاب داستان خونديم كه ماجراش از اينقرار بود كه اسب كوچولوي قصه ما برشتوكش تموم شده بود،و بجاش غذاهاي ديگرو تجربه كرد.

خلاصه... بعد تو با برج هوش و چكش يه عالمه بازي كردي.

بعد خاله سپيده،برامون سفره پهن كرد و همه مامانا با فسقلياشون نونو پنيرو گوجه درست كرديمو خورديم.

بعدش،خاله شعره خرگوشه من چه نازرو كپي كرده بود و گفت حتما باهاتون كار كنيم،

و دوباره تاكيد كرد تا شنبه خيلي روي رنگ زرد كار كنيم.

و در آخر هم يه عالمه مقواي دستمال رولي رو آورد و با ني با هاشون بازي كرد.

تو اين بازي رو خيلي دوست داشتي.

ماماني امروز بچه ها رو خيلي اذيت كردي،هم زديشون ،هم جيغ كشيدي، من واقعا ناراحتم. دلم ميخواد از پيشت برم

جلسه دوم

كلاسه مادرو كودك سپهر:

اولن كه تو با برج هوش يه عالمه توپ بازي كردي.

يه برج بود كه طبقه طبقه بود توپ از بالاش ميچرخيدو ميغلتيد تا ميرسيد به پائين.

بعد سپيده جون،براتون من دو چشم دارم هر دوتا بيناست من دو گوش دارم هر دو شنواست يكي سمته چپ يكي سمته راست و شعره دست رو خوند كه يه دست دارم ميبندمش ميشه مشت رو خوند

بعد لي لي حوضك بازي كرديم،

بعد كلاغ پر بازي كرديم كه تو اونجا دله من رو حسابي بردي،چون ميخواستي منو توش شريك كني.

عمو زنجير باف بازي كرديم و تو از اولش ميخواستي بگي صداي گرك.

ما گليم ما سنبليم بازي كرديم و تو تا ولو شديم روي زمين،گفتي،چراغا رو روشن كنيم،كه منطورت اين بود كه چراغارو خاموش كنيم و بخوابييبم.اي جااانم

بعدش كاور پوشيديم،با رنگ كفه دستمون رو زرد كرديم، و چاپ كرديم رو كاغذ و باهاش شير درست كرديم.

و بعد با پاستيله سبز ،شيرو برديم تو جنگل. بعدش دستامون رو شستيم و جايزه گرفتيم،

بعدش كتاب خونديم،

كتابه با سر بريم تو كتاب.كه طرحش عالي بود،ولي شعراش ضعيف بود.

بعدش تو ميخ و چكش بازي كردي.

بعدش معلمتون براتون كتاب اورد،و قرار شد شما ياد بگيريد كتاب ورق بزنيييد. و كلا هدف هاي اين جلسه ات اينا بود.

١.شناخت رنگ زرد ٢.شناخت انگشتها ٣.ورق زدن براي دفعه بعد هم قرارشد: گوجه فرنگي،پنيره خامه ايي و نون تست ببريم عاشقتم ماماني از همه بچه هاي كلاس ،بيشتر همكاري ميكني