فرشته من
سپهرم👦👦👦👦👦 پسرم سپهرم تو اين روزا خيلي عالي هستي!!! و من از خدا ممنونم كه تو رو به من داده. خدايا رحمم كن. خداااااا جونم رحمم كن. خدايا با تمامه وجودم از امانتت نگهداري ميكنم ...
نویسنده :
مامان نرگس
0:16
پسر تئاتريه من
👦👦👦👦👦👦 یا لطیف... اولین بار مهر ماهِ سالِ گذشته. حيوانات جنگل را دیدیم....برایت جالب بود...با تعجب نگاه می کردی و دست میزدی... دیگر می دانستی تئاتر چیست....خوشت آمده بود...مدام می گفتی بریم تئاتر، بارِ دیگر با مبينه بهاري راهي شدیم...اجرایِ نمایش متفاوت با قبلی بود..این بار عروسک بود و عروسک گردان....*رازِ کوه مهربان* و سومین تئاتر قندك داستانِ شـــــــاد و قابلِ فهم برای گروه سنیَ ت....انقدر خوشت آمد، که هر روز داستانش را با هم بازی میکنیم..نقش می دهیم...می خندیم....نتیجه می گیریم... این آخری خیلی عالی بود...شادِ شادِ شاد... به...
نویسنده :
مامان نرگس
0:08
نهال من
تولدت مبارك ،كودك سه ساله ام🎂🎂🎂
👦👦👦👦👦👦 جوجه مامان برات تولد گرفتم تولده زنبوري. جاااااانم. چقدر لباسه زنبوري بهت ميووومد. چقدر زيبا شده بودي. چقدر قشنگ تحمل كردي لباستو. عزيزم ٣٠ سالگيتو ببينيم. برات يه عالمه لگو خريددددددم. تو لگو دوست داري و من نيز هم تو خوبي و كاش من به خوبي تو بووودم ...
نویسنده :
مامان نرگس
7:55
پسركه من مهد ميرود
👦👦👦👦👦👦 به نام مهربان ترين چرا زمان ميگذرد،و تو قديمي نميشوي، هر لحظه جديدتر،هر لحظه بهتر،هر لحظه مرا عاشق تر ميكني. كوچولوي من اين چند روز براي تو آنچنان دلچسبنبود،روزهاي اوله مهد رفتنت هست. مهدي كه با دقت انتخابش كردم،ولي.... مهد ،مهد است،جدايي من از تو. تو با زبانه كوچكت گفتي،دلتنگه من هستي. و من ذوب شدم، ولي مامان كوچولوي من،ورورده تو به اجتماع ،ضروري است. روزه اول رفتي و آمدي و گفتي،مامان چرا وقتي من با دست قورمه سبزي ميخورم،همه به من ميگن واي واي. چرا وقتي من بچه ها رو ميزنم،همه ميگن واي واي. به تو موار...
نویسنده :
مامان نرگس
4:50